یک بار یک پست گذاشتم و گفتم حکومت و ملت آینه‌ی تمام‌نمای همدیگه‌اند. با رفتارها و طرز فکر یک ملت میشه فهمید تحت چه حکومتی تربیت شدند و از حکومتش هم میشه فهمید که از میان چه مردمی بلند شده. گفتم رسانه‌های خارجی و خارج‌نشینِ به ظاهر معترض مدام به ما القا می‌کنند که ما یک ملت شریف هستیم که گیر این حکومت افتادیم و هیچ تقصیری هم نداریم. ما هم این نقش قربانی را کاملا پذیرفتیم و از زیر بار هر نوع مسئولیتی خودمون را خلاص کردیم. با وجود این که تاکید کرده بودم که حکومت وظیفه‌ و نقش بزرگ و غیرقابل‌انکاری داره اما کامنت‌های علنی و خصوصی(نمی‌دونم واقعا چرا؟!) دریافت کردم که در واقع حاضر نبودند هیچ سهمی برای خودمون، یعنی مردم، در به وجود اومدن شرایط موجود قائل باشند. یکی از کامنت‌های خصوصی بهم یادآوری کرد که از مردمی که دغدغه‌ی نان دارند نمیشه انتظار ارتقای سطح فرهنگ داشت، فرهنگ‌سازی وظیفه حکومته.

الان من یک سوال دارم، چند نفر از اونایی که دیشب تو شهرک اکباتان با وجود هشدارهای بی‌امان رسانه‌ها تو هم لولیدند دغدغه‌ی نان داشتند؟

هرچند خیلی از اونایی که دغدغه‌ی نان دارند خیلی فهیم‌تراند اما اتفاقا منم از همه و به یک اندازه انتظار مسئولانه عمل کردن ندارم و به هیچ وجه قبول ندارم که حکومت مسئولیت تربیت همه‌ی مردم را به عهده داره. چون اگه این طور باشه حکومت مردمی شبیه خودش را تربیت می‌کنه و باز از میان همین مردم یک عده وارد بدنه‌ی حکومت میشن و این به شکل یک روند دایره‌وار ادامه پیدا می‌کنه و تغییری در ساختار یک کشور و سطح فرهنگش نمی‌افته. شاید فرهنگ تغییر کنه اما این تغییر به معنی بالغانه‌تر رفتار کردن نیست، فقط از صورتی به صورت دیگه، مثلا قبلا مذهبی بود و الان کمتر.

به نظر من از همه بیش‌تر این وظیفه‌ی نخبه‌های یک جامعه‌ است که ازون سیکل بزنند بیرون و در سطح دیگه‌ای عمل کنند. یعنی واقعا می‌خواید بگید نخبه‌ها را تو کشورهای دیگه دنیا هم حکومت‌ها آموزش میدن؟! اتفاقا این نخبه‌ها هستند که به رفتار حکومت‌ها نظارت دارند و نقدشون می‌کنند و ایده‌های جدید میدن و به مرور باعث تغییر ساختار یک کشور میشن. دانش‌آموز بیش‌تر آموزش می‌بینه اما نخبه تامل می‌کنه. افراد دیگه اجتماع را باید آگاه کرد اما نخبه باید به خودآگاهی برسه. نخبه‌ای که نتونه بالاتر از سطح اجتماع و متفاوت از حکومت فکر کنه هم اصلا نخبه حساب نمیشه. منظورم هم از نخبه درس‌خونده‌های مدارس تیزهوشان نیست :)) منظورم اوناییه که تریبون‌های دانشگاه و حوزه دستشونه. تو کشور ما میشن در واقع همونایی که علمشون سال‌هاست به روز نشده، همونایی یک کتاب دست چندم میدن به دانشجوهاشون که ترجمه کنند و بعد به اسم خودشون چاپ کنند، همونایی که به دانشجوهاشون تعرض می‌کنند تا در عوض بهشون نمره بدن. همونایی که این روزها به جای اینکه مقاله‌های جدی و آکادمیک بنویسند هر کدوم تو کانال تلگرامشون مسائل روزو به سطحی‌ترین شکل ممکن به خیال خودشون تحلیل می‌کنند. همونایی که سرشون تو آخوره و پروژه‌های آبکی با درامد کلان از شهرداری‌ها و پژوهشکده‌های من‌دراوردی می‌گیرند اما بازم جفتک می‌ندازند و به وضع مملکت انتقاد دارند!

آره عزیز جان، این وضع ماست. همه‌ی ما سهمی داریم در به وجود اومدن این وضعیت. همین که من و تو به اینترنت دسترسی داریم یعنی امکان اینکه فراتر از مرزهای جامعه‌ای که درش بزرگ شدیم بریم را داریم. پس سهممون اصلا کم نیست.

البته اینا بین خودمون بمونه، چون حکومت دنبال بهانه است که همه چیو بندازه گردن مردم و به اندازه کافی شانه خالی می‌کنه از وظایفش!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تخفیف باران نازنین بلاگ M E M I N O R خواص خوراکی ها Luis زیبایی و شادابی ceroem Eric